مرگ مغزی
دانلود مقاله.پایان نامه.گزارش کار.کارآموزی.جزوه.کتاب
خط آزاد فسا
برچسب

                                                   علل شایع مرگ مغزی كدامند؟

تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیت ها، خونریزی های داخلی مغز و همچنین سكته مغزی.

 مرگ مغزی چگونه رخ میدهد؟

هر گونه آسیب شدید به مغز می تواند منجر به تورم بافتی  شود. از آنجاییکه مغز در یك فضای بسته (استخوان جمجمه) قرار دارد و جایی برای این افزایش حجم وجود ندارد، بر بخش های پایین تر مغز (ساقه مغز) فشار آورده، مانع جریان گردش خون به قسمت های بالا یی می گردد و بیش از پیش مانع اكسیژن رسانی میشود.

این فرایند ممكن است چند دقیقه یا چند روز بدرازا بكشد. قلب به کمک دستگاه تنفس مصنوعی به فعالیت ادامه داده، به اعضای دیگر  اكسیژن می رساند، در حالیكه بافت مغز و ساقه مغز كه وظیفه كنترل تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارند از این ماده حیاتی(اكسیژن) محروم مانده، دچار مرگ می شوند.

            چرا در مرگ مغزی، بیمار تا مدتی دارای ضربان قلب و تنفس  می باشد؟

قلب تا زمانی كه دارای اكسیژن رسانی باشد، به ضربان خود ادامه میدهد. در بیمار مرگ مغزی، دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) اكسیژن لازم را برای ضربان قلب فراهم خواهد کرد و به محض جدا کردن دستگاه از بیمار قلب هم از كار خواهد افتاد.

            كما چیست؟ آیا همان مرگ مغزی است؟

كما در واقع یك نوع اختلال در كاركرد مغز است كه شخص دچار كاهش شدید سطح هوشیاری میگردد و به هیچ یک از تحریكات پیرامونش، پاسخ نمیدهد.

در كما شانس بهبودی برای برخی بیماران وجود دارد، در صورتیكه در مرگ مغزی بهبودی بیمار غیر ممکن  و مرگ وی ظرف چند روز  حتمی  است.

            زندگی نباتی چیست و چه فرقی با مرگ مغزی دارد؟

زندگی نباتی، با مرگ مغزی کاملا متفاوت است.

این وضعیت تقریبا همیشه در پی كما رخ می دهد. با اینکه شخص بیدار بنظر می رسد ( چشمانش باز است ) و  دارای یك سری حركات غیر ارادی اعضای خویش است، هیچ عملكرد ذهنی و شناختی ندارد.

این ها در واقع بیمارانی هستند كه بدنبال آسیب شدید مغزی، برای سالهای متمادی زنده می مانند و به نظر هوشیارند، بدون اینكه بتوانند با محیط اطراف خود ارتباطی برقرار كنند.

            آیا از ظاهر فرد بیمار میتوان فهمید كه او دچار مرگ مغزی شده است؟

خیر، فردی كه دچار مرگ مغزی شده، مانند کسی است که در خوابی عمیقی فرو رفته است. ریه هایش به كمك دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) از هوا پر می شوند، قلبش به سبب اكسیژن رسانی دارای ضربان است و حتی پوست او گرم و برنگ صورتی می باشد. 

           آیا بیمار بدنبال مرگ مغزی درد را احساس می كند؟

خیر. پس از وقوع مرگ مغزی،  در انسان هیچگونه احساس درد و اندوهی وجود نخواهد داشت.

           آیا مواردی از مرگ مغزی بوده است که بهبود یافته باشند؟

خیر، امکان بهبودی و بازگشت بیمار مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد.

مواردی که شنیده اید فرد دچار مرگ مغزی شده و سپس بهبود یافته است، در واقع مرگ مغزی نبوده است.

این بیماران در کمای عمیق بوده ولی نزدیکان آنها و یا حتی گاهی برخی از پزشکان و پرستارانی که درباره تفاوت مرگ مغزی و کما اطلاعات کافی ندارند چنین برداشت نادرستی کرده اند.

 

 

 

 

                                                 مراحل فراهم آوري اعضاء

1.مرحله شناسايي

روشهاي شناسايي شامل:

الف: رابطين پيوند: در هر بيمارستان يک نفر که معمولا" سرپرستار يا يکي از پرسنل ICU مي باشد و با هماهنگي رياست بيمارستان انتخاب شده است ، در صورت داشتن بيمار مرگ مغزي واحد را مطلع مي نمايد.

ب: تماس مستمر که توسط هماهنگ کننده به صورت تماس تلفني با تمام بيمارستانهاي تحت پوشش هر دو روز يکبار انجام ميگيرد

ج:سرکشي متناوب که توسط هماهنگ کننده ها به صورت مراجعه حضوري سرزده به بيمارستانهاي تحت پوشش معمولا" هر 2 هفته يکبار  انجام مي شود.

 

 

پس از اطلاع از وجود بيمار مرگ مغزي هماهنگ کننده واحد فراهم آوري به بيمارستان مبداء اعزام مي شود. در بيمارستان مربوطه ويزيت اوليه انجام مي شود (برخي از بيماران در معاينه اوليه حذف مي شوند) چنانچه مرگ مغزي در معاينه اوليه تائيد شد سپس نوار مغزي اوليه از بيمار گرفته مي شود و فرمهاي مربوطه توسط هماهنگ کننده پر مي شود.

 

 

در صورت رضايت خانواده به اهدای عضو، فرم رضايت انتقال توسط همراهان بيمار امضاء شده و بيمار توسط خانواده خود ترخيص مي گردد.

4.مرحله يافتن گيرنده:

پس از اين مرحله ضمن تماس با وزارتخانه کار يافتن گيرنده براساس گروه خوني و سايز دهنده، وضعيت عمومی گيرنده ها و نوبت آنها در ليست انتظار و تطابق بافتی آغاز ميشود.

 

 

پس از تکميل فرم رضايت و انجام مراحل ترخيص و بعد از هماهنگي هاي لازم آمبولانس مجهز به همراه متخصص بيهوشي و هماهنگ کننده واحد به بيمارستان مبداء ارسال مي شود و اهدا کننده به بيمارستان دکتر مسيح دانشوري منتقل مي گردد.

 

 

بعد از انتقال به بيمارستان دکتر مسيح دانشوري اهدا کننده به آي سِي يِو منتقل شده و توسط متخصصين بيهوشي وضعيت بيمار پايدار شده و مراحل مراقبت شروع مي شود. در طول مرحله نگهداري، متخصص بيهوشي و يکي از هماهنگ کننده ها و يک پرستار مجرب  دائما" وضعيت بيمار را کنترل مي کنند.

 

 

در اين مرحله از متخصصين جراحي اعصاب ، اعصاب، داخلي و بيهوشي به صورت جداگانه دعوت مي شود تا بيمار را ويزيت نمايند و مرگ مغزي را در اهدا کننده تائيد یا رد کنند . متخصصين مذکور مستقيما" از وزارتخانه و بدون دخالت واحد انتخاب مي شوند.

 

 

پس از تائيد مرگ مغزي توسط هر چهار نفر گروه تائيد کننده مرگ مغزي، متخصصين پزشکي قانوني بيمار را ويزيت کرده و پس از تائيد نهايي مرگ مغزي جلسه توجيهي در محل واحد پيوند با حضور مسئول اهدای عضو ، مددکار ، روانشناس ، نماينده پزشکي قانوني ، هماهنگ کننده ها و خانواده اهدا کننده برگزار مي شود و ضمن توجيه خانواده رضايت نهايي براي اهدای عضو از آنها اخذ مي شود.

 

 

در اين مرحله هماهنگي با تيمهاي مختلف سراسر کشور و مسئولين اتاق عمل و پرسنل درباره زمان عمل و مراحل بعدي  انجام مي شود.

 

 

در اين مرحله بيمار به اطاق عمل برده مي شود و تحويل تيم حاضر در اطاق عمل داده مي شود. خارج سازي اعضا انجام مي شود. و در پايان عمل ، محل عمل توسط يکي از جراحان به خوبي ترميم شده و بيمار تحويل سردخانه مي شود.

 

 

در اين مرحله پس از انجام مراحل ترخيص توسط واحد فراهم آوري، آمبولانس پزشکي قانوني توسط واحد جهت انتقال به پزشکي قانوني و يا محل تدفين خبر مي شود.

 

 

 

 

12.مرحله تقدير و شرکت در مراسم خاکسپاري:          

 

11.مرحله انتقال متوفي:

 

10.مرحله هاروست:

 

9.مرحله هماهنگي:

 

8.مرحله اخذ رضايت هاروست:

 

7.مرحله تائيد مرگ مغزي:

 

6.مرحله نگهداري :

 

5.مرحله انتقال:

 

3.مرحله اخذ رضايت انتقال:

 

2.مرحله ويزيت اوليه:

 

                                 با برخی باورهای رایج ولی نادرست در رابطه با اهدا چه باید كرد؟

عمده ترین علت كمبود عضو پیوندی و عدم دسترسی آسان به آن، وجود باورها و ظهور نگرش های نادرست عمومی در رابطه با اهدای عضو  است.

برخی انسانها هیچ وقت نتوانستند و یا نخواستند خود را به جای یك بیمار نیازمند عضو پیوندی قرار دهند و دردها و رنجهای جانكاه آنان را حس كنند و فقط موقعی با این دردمندان هم صدا می شوند كه كار از كار گذشته و خود خدای نا كرده بصورت بیماری اورژانسی نیازمند چنین درمان هایی هستند در صورتیكه چنانچه ما در یابیم كه هر یك از ما هیچ وقت نمی توانیم خود را از سایرین جدا بشناسیم و چه بسا خود روزی به عضو پیوندی نیازمند شویم همواره خواهیم كوشید كه دیگران را به اهدای اعضایشان تشویق و ترغیب كنیم تا اگر خود یا خانواده خویش هم گرفتار آمدیم به آسانی با پیوند عضو حیات دوباره یابیم و تا هنگامی كه اهدای عضو به باور عمومی مردم عادی كوچه و بازار نرسد و ضرورت آن از سوی همه هموطنان احساس نگردد اینچنین كم و كاستی های درد آور همچنان باقی خواهد بود.

به امید روزی كه همگان برای اهدای اعضای خویش پس از مرگ جهت نجات هموطنان از یكدیگر پیشی بجوییم و خود و خدای مهربان خویش را راضی نگاه داریم

                                                  دین من اهدای عضو را تایید نمی کند:

خیر ، تمامی ادیان بر این باورند که عمل اهدای عضو یک حرکت خداپسندانه و عشق به همنوع محسوب می شود.

در دین مبین اسلام بر این مهم تأکید شده است، در قرآن کریم سورهٔ مائده آیه ٣٢ آمده است:

" و هر که نفسی را حیات بخشد مانند آن است که همه مردم را حیات بخشیده است. "

            چون مبتلا به بیماری زمینه ای هستم، نمی توانم اهدا کننده عضو یا نسج باشم.

  خیر، صلاحیت فرد برای اهدای عضو پیوندی تنها در زمان فوت وی توسط پزشکان متخصص تیم پیوند تشخیص داده می شود و بجز تعداد محدودی از بیماریهای عفونی و یا بدخیمی ها، ابتلا به سایر بیماریها منعی برای اهدای نمی باشد.

           سن  من برای اهدا کننده بودن بالاست.

خیر، هیچ محدودیت سنی برای اهدای عضو وجود ندارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

            شخص گیرنده عضو پیوندی، خصوصیات بد و خوب فرد اهدا كننده را كسب می كند.

اگرچه این باور در میان تعدادی از گیرندگان عضو پیوندی وجود دارد،  از نظر علمی تا كنون به اثبات نرسیده است. بنابر این بهتر است در چنین مواردی نخست در فكر نجات حیات بیمار پیوندی باشیم و بس. می دانیم كه اعضای پیوندی فاقد "حافظه" هستند بنابراین این دلیل و دلایل دیگری كه به هر صورت طرح آن در اینجا نمی گنجد خود می توانند  باور انتقال خصوصیات فردی از دهنده به گیرنده را تضعیف یا رد نماید .   

             پس از مرگ، هزینه های مربوط به انتقال و برداشت اعضای پپوند ی بر خانواده من تحمیل می گردد.

خیر، تأمین کلیه هزینه های مربوط به امر اهدای عضو شامل بستری، برداشت و پپوند بر عهده وزارت بهداشت و درمان می باشد و هیچ هزینه ای توسط فرد اهدا کننده پرداخت نخواهد شد.

          اگر کارت اهدای عضو داشته باشم، کیفیت مراقبتهای پزشکی در زمان حوادث تحت تأثیر قرار خواهد   گرفت.

خیر، در زمان حادثه، تمام اقدماتی که برای حفظ جان بیمار لازم است، انجام خواهد شد. امکان اهدای عضو فقط زمانی در نظر گرفته خواهد شد که دیگر هیچ اقدام نجات بخشی امکان پذیر نبوده و مرگ مغزی تایید شده باشد.همچنین باید متذکر شد که تیم پزشکان مراقبت کننده از تیم پپوند عضو کاملا مجزا می باشند.

 

 

 

 

 

 

 

خیر، فرایند برداشت عضو هیچ تغییری در ظاهر فرد اهدا کننده بوجود نخواهد آورد. این فرایند در اتاق عمل و با بیشترین مراقبت و احترام برای فرد اهدا کننده توسط تیم جراحی متخصص انجام خواهد گرفت. پس از عمل برداشت، محل جراحی بخیه زده شده و از بیرون فقط به صورت یک خط تمیز عمل جراحی دیده خواهد شد.

 

 

 

 

 

خیر، ابتلا به بیماری آب مروارید و ضعف بینایی هیچ کدام منعی برای استفاده از نسج قرنیه نمی باشند.

 

 

 

خیر، تیم تخصصی برداشت عضو پیوندی ، فقط مجاز به برداشت اعضا و نسوجی می باشد که اجازه آنها توسط فرد اهدا کننده با خانواده وی داده شده باشد.

 

 

 

           اهدای عضو پس از مرگ، باعث تغییر شکل پیکر من خواهد شد.

 

            چون مبتلا به بیماری آب مروارید (کاتاراکت) هستم، نمی توان از نسج قرنیه جهت پیوند استفاده کرد.

 

           حتی اگر رضایت به اهدای تنها برخی از اعضای بدن خویش داده باشم، همه اعضا و بافتهای بدن من  برداشت

           خواهند شد.

 

             دين مبين اسلام ، اهميت فوق العاده اي براي نجات جان انسانها قائل است. چنانچه در قرآن کريم سوره مبارکه 

            مائده آيه ٣٢ به تصريح اشاره شده است که هرگاه کسي باعث بقاي نفسي شود مانند آنست که باعث نجات جان

            تمام انسانها شده است. مرحوم علامه طباطبايي در ذيل و تفسير آيه مذکور ميفرمايند: هر کس يکي را زنده نگه

            دارد چنان است که همه مردم را زنده نگه داشته است حضرت امام خميني (ره) در سال ١٣٦٨ در پاسخ به استفتاء

             جواز پيوند اعضا از فردي که دچار مرگ مغزي شده است و حيات وي غير قابل برگشت است فرموده اند :

 

 

           « بسمه تعالي بر فرض مذکور چنانچه حيات انسان ديگري متوقف بر اين باشد با اجازه صاحب قلب يا کبد و

           امثال آن جايز است »


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




ارسال توسط زهرا
آخرین مطالب